کد مطلب:148 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:302

احکام کفالت
مسأله 2430 ـ هر گاه كسی بر دیگری حقّی داشته باشد (مثلا طلبی یا قصاصی یا دیه ای یا حق دیگری) یا ادعای حقّی كند كه دعوی او قابل طرح در دادگاه بوده و امكان اثبات داشته باشد، چنانچه انسان ضامن شود كه صاحب حق یا مدعی، شخص متهم را رها كند و هر وقت او را خواست بدست او بسپارد این قرار داد را «كفالت» و به كسی كه ضامن این كار می شود «كفیل» گویند.

مسأله 2431 ـ كفالت در صورتی صحیح است كه كفیل به هر لفظی اگر چه عربی نباشد یا به عملی به مدعی بفهماند كه من ضامنم هر وقت متهم را بخواهی به دست تو بدهم و مدعی هم قبول نماید.

مسأله 2432 ـ كفیل باید مكلّف و عاقل باشد و او را در كفالت مجبور نكرده باشند و بتواند كسی را كه كفیل او شده حاضر نماید.

مسأله 2433 ـ یكی از هفت چیز، كفالت را به هم می زند:

اول: كفیل متهم را به دست مدعی بدهد.

دوّم: حق مدعی داده شود.

سوّم: مدعی از حق خود بگذرد.

چهارم: متهم بمیرد.

پنجم: مدعی كفیل را از كفالت آزاد كند.



[404]

ششم: كفیل بمیرد.

هفتم: كسی كه صاحب حق است بوسیله حواله یا طور دیگری حق خود را به دیگری واگذار نماید.

مسأله 2434 ـ اگر كسی به زور، متهم را از دست مدعی رها كند، باید یا او را به دست مدعی بسپارد یا حق مدعی را ادا كند.

مسأله 2435 ـ در كفالت رضایت كسیكه حق بر عهده او است لازم نیست بنابر این رضایت بدهكار شرط نمی باشد.

مسأله 2436 ـ هر گاه كفالت به اجازه شخص مدیون باشد، و كفیل ناچار شود طلب طلبكار را بدهد، حق دارد آن را از بدهكار بگیرد، ولی اگر به اجازه او نبوده حق ندارد.